باور ندارم بی تو بودن را

باور ندارم امشب آسمان بی ستاره باشد،ماه خواب باشد و دلم گرفته باشد
باور ندارم لحظه تنهایی را ، صدای ناله مرغ اسیر را ، سکوت لحظه های بی کسی را
باور ندارم در این لحظه بی تو باشم ، تو رفته باشی و من دلشکسته باشم.
باور ندارم یک ثانیه بی تو بودن را ، باور ندارم یک لحظه دور از تو بودن را .
نه عزیزم باور ندارم که برایم در نامه ات نوشتی خدانگهدار .
اگر بخواهم باور کنم بی تو بودن را ، باور کن نمیخواهم این زندگی را
باور ندارم باغچه زندگی بدون گل باشد ، باران نباریده و آن گل پژمرده باشد.
زندگی معنای بی تو بودن را اینگونه برایم معنا کرد که خیلی تلخ است تنهایی
من نیز زندگی را برای تو اینگونه معنا میکنم که بدون تو هرگز!
باور ندارم طلوعی را ببینم که تو در آن نباشی ، باور ندارم غروبی بیاید و من بی تو باشم.
از طلوع تا غروب این زندگی ، و از غروب تا طلوع آن میخواهم با تو باشم، به یاد تو باشم ، در کنار تو باشم و در آغوش تو از این دنیا رفته باشم.
باور ندارم لحظه های بی تو بودن را ، لحظه ها همه میدانند درد تنهایی ام را.
تنهایی شاهد است درد دلتنگی ام را ، میخوانم و اشک میریزم تا ببینم تو را و بگویم فدای تو عزیزم ، دلتنگت بودم ای بهترینم ، تو آمدی و دلم باز شد ، دوباره درددلهای عاشقانه بینمان آغاز شد.
باور دارم لحظه های با تو بودن را ، باور دارم که هیچگاه بی تو نخواهم ماند.

نظرات 1 + ارسال نظر
ر ف ی ق شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ب.ظ http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

فریاد من بی جواب نیست
قلب خوب تو جواب فریاد من است
سلام آزیتا جان
از این که اینجا هستم
خوشحالم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد